این اولین باری بود که در جشن نوروز تاجیکستان شرکت میکردم. جشن بزرگی که معمولا در خانه شروع میشود و به همان خوبی در خارج از خانه برگزار میشود و همه مردم شهر و روستا در آن شرکت میکنند. بوی عید در همه جا پیچیده بود؛ احساسی که پیش از آن نیز در ایران داشتم.
روز جمعه شانزدهم مارس قبل از تعطیلات رسمی نوروز در شهرستان حصار، در اولین جشن نوروز شرکت کردم. این مراسم در یک مدرسه به نام "آفتابک" توسط سازمان "نور آفتاب" که از کودکان معلول ذهنی و جسمی تاجیک نگهداری میکند برگزار شد. دوست انگلیسیام "مری" که مشاور توسعه آن سازمان میباشد، ما را به همکارش "فاطمه" که مدیر آنجا است معرفی کرد و توانستم در این جشن شرکت کنم. برایم بسیار جالب بود که این بچههای معلول، نقاشیهای نوروزی آماده کرده بودند، لباس سنتی خود را پوشیده و "دسترخان" (سفره) گذاشته بودند و به اتفاق شاگردان مدارس دیگر آن ناحیه با موسیقی زنده میرقصیدند و نوروز را با هم جشن میگرفتند.
یکشنبه هیجدهم مارس، فاطمه دوباره من و دوستانم را به جشنی که در مرکز شهر حصار برگزار میشد، دعوت کرد. در این مراسم یک گروه از مردان و پسران با دمیدن در "کرنا" و نواختن طبل به استقبال ما آمدند. پس از آن فرماندار محل به دیدار ما آمد و غرفههای آماده شده توسط دانش آموزان و سازمانهای محلی و صنایع دستی را به ما نشان داد. و نوشیدنی ها و غذاهایی مانند "دوغ" و "آش پلو" به ما دادند (آش پلوغذایی است که از برنج، هویج، گوشت و نخود آماده میشود). در حالی که زنها سمنو را، با صدای دف، میپختنند گروهی دیگر با چوب، پنبه میزدند. یک عروس و داماد کنار سفره ایستاده بودند و عروس با تعظیمهای مکرر، مراسم ادای احترام به خانوادۀ خود و داماد را به نمایش گذاشته بود. این یک رسم تاجیکی است که هر عروس قبل از رفتن به خانه داماد و زندگی مشترک باید انجام بدهد.
مراسم نوروزی با اهدای شاخههای گل به مقامات محلی توسط دانش آموزان ادامه پیدا کرد. به علت بارش باران از ما خواسته شد، که در کنار مقامات، زیر سایبان بنشینیم. به رغم بارش شدید باران و سردی هوا دانش آموزان به خواندن شعر و ترانههای نوروزی و رقص ادامه دادند. دسترخان بزرگی روی میز گسترده بودند و روی آن موادی از قبیل شکرآب، سبزی (به گویش محلی یعنی هویج)، نان سمرقندی، سبزه، سُمنَک، سیب، سرکه و انواع شیرینی و شکلات قرار داشت. دانش آموزان با قبا یا "چَپَن" به اجرای چند نمایش مثل خروسجنگی، طنابکشی، نمدمالی، و رقصی که نماد کشاورزی بود، پرداختند. خوانندههای تاجیک و افغان آهنگهای زیبایی اجرا کردند و ما هم با آنها به رقص و پایکوبی پرداختیم.
روز چهارشنبه بیست و یکم مارس دو مراسم باشکوه در باغ کشاورزی و در خیابان رودکی، روبه روی ساختمان "آپرا باله" بر گزار شد. در این مراسم دختران با "کورته اطلس" (لباس سنتی تاجیکی که معمولا در جشنها میپوشند) و سبزه در دست و پسران با چپن حضور داشتند. شرکتکنندگان نمونههایی از صنایع دستی، لباسهای محلی و انواع نان را به نمایش گذاشتند. در گوشۀ دیگر زنان تاجیک طرز تهیه خمیر و استفاده آن در غذاهای گوناگون را نشان میدادند.
مراسم دیگر در روز یکشنبه بیست و پنجم مارس در ورزشگاه شهر برگزار شد. در این مراسم، رؤسای جمهور تاجیکستان، ایران، افغانستان و پاکستان و مقامات رسمی حضور داشتند. این مراسم با سخنان رییس جمهور تاجیکستان، "امام علی رحمان" آغاز شد. در این ورزشگاه گروههای هنری به نمایندگی از مردم مناطق مختلف (کولاب، خجند، بدخشان، سمرقند، بخارا) شرکت داشتند و رقصهای دسته جمعی بینظیری را اجرا کردند. البته گروهی از هنرمندان افغانی، ایرانی و پاکستانی نیز شرکت داشتند و برنامههای هنری خاص کشورشان را به نمایش گذاشتند. باید اعتراف کنم که غنای فرهنگی تاجیکستان و تنوع آن هر شرکت کنندهای را تحت تاثیر قرار میداد.
برای اینکه با مراسم نوروز تاجیکستان بیشتر آشنا شوم با چند نفر صحبت کردم. خانم مؤمنه که خانوادهای ۱۸ نفره شامل پسرها، دخترها و نوهها داشت برایم از آمادگی جشن نوروز گفت. او حالا ۶۴ سال دارد اما خاطرات بسیار خوبی از برگزاری جشن نوروز در کودکی به یاد دارد. به من گفت از دوران کودکی نوروز را هم چون جشنی اسلامی- تاجیکی میدانستند. در فرهنگ تاجیکی این جشن را شروع سال اسلامی میدانند. او اضافه کرد که در زمان شوروی سابق هیچ وقت مخالفتی با بر گزاری نوروز نبود. به نظرش جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بسیار مهم است. همه خانههایشان را تمیز میکنند، لباسهای نو و ملی میپوشند و رقص و پایکوبی میکنند. خانوادهها کوشش میکنند جشن عروسی فرزندانشان را در این روزها برگزار کنند. خانم مؤمنه در خانهاش سفره هفتسین میچیند و چیزهای مانند سیر، سمبوسه و غذاها و شیرینیهایی که با "س" شروع میشود در آن میگذارد. وقتی به مهمانی میروند به یکدیگر عیدی مانند سمبوسه و حلوا میدهند. جوانان هم به تماشای باغ بوتانیکی (باغ گیاه شناسی زیبا در مرکز شهر دوشنبه) میروند.
خانم سعادت که تاجیک و اهل شهر دوشنبه است، اما خانوادهاش اصلا از سمرقند هستند به من گفت در دوران شوروی سابق شرایط برگزاری جشن نوروز با آنچه که امروز انجام میشود تفاوت بسیار داشت. در آن زمان آنها فقط ۲۱ مارس را جشن میگرفتند در حالی که امروزه، برای ۳ روز جشنهای باشکوهی برپا میشود و تعطیلات دارند. زنهای تاجیک پیش از نوروز آرزو و نیت میکنند و از خداوند سلامتی و شفای بیماران، و بچهدار شدن طلب میکنند. اگر آرزوی آنها برآورده شود آنها سمنک میپزند.
خانم منوره سومین کسی است که با او گفتگو میکنم. او در دوشنبه به دنیا آمده و تاجیک است اما پدر و مادرش دهه ۳۰ میلادی از بخارا مهاجرت کردند. به نظر او عید نوروز جشن آریایی است. او میگوید در این روزها به آرامگاه مادر و پدرش میرود و برای روح گذشتگانش قرآن میخواند. در این روزها مردم کوشش میکنند یکدیگر را ببخشند و اظهار امیدواری میکنند که تا نوروز آینده سالم و تندرست بمانند. در جشن نوروز دختران کرتههای اطلسی، که لباسهای ملی و زیبای تاجیکی است، میدوزند و تاقی (کلاه ملی) میپوشند. خانم منوره در نوروز آش مخصوصی میپزد که این آش با گوشت مرغ پخته میشود.
این تجربه بهاری من از نوروز تاجیکستان بود. خاطرهای که همیشه هنگام بهار در ذهن و یادم زنده خواهد شد.